گاه نوشته های یک دبیر ریاضی
 
اینجا وبلاگ ریاضی صدای ما را از اردبیل می شنوید.
خواسته و ناخواسته نزدیک عید کلاسها حال و هوای دیگری پیدا می کند ، شور و هیجان دانش آموزان فضای متفاوتی در مدرسه بوجود می آورد.جشن فارغ التحصیلی چهارم ها ،   گفتگوی یاواشکی دانش آموزان در مورد لباسهای عیدشون ، بحث تعطیلی کلاسها ، آمارگیری بعضی از بچه ها اینکه روزهای آخر سال از هر کلاس چند نفر خواهند آمد،...

در این بین کار معلمان سخت تره،دلهره معلم برای تمام کردن  سر فصل درورس در وقت مناسب از یک طرف ، به تعطیلی کشاندن کلاسها توسط دانش آموزان از طرف دیگر...

 با چند از نفر دانش آموزان حاضر شده که حتی یک چهارم دانش آموزان کلاس نیز نمی شوند چه باید کرد؟ هچ کدام هوای درس خواندن ندارند!حتی اگر به زور واردارشون کنی هچ فایده ای ندارد! مثل اینکه آخرین روز سال رو بر خلاف میل دوستانشون مدرسه آمده اند تا در مدرسه ساعات متفاوتی را بگذارنند!(یا به قولی با دوستانشون متحد نشده اند تا کلاسشون به تعطیلی بکشه )

اگر همین یک روز برخلاف الگوها و برنامه های هفتگی بگذرانند انگار دنیای جدیدی را در مدرسه تجربه کرده اند، یک روز شاد و متفاوت در مدرسه!!!...شاید در مدارس ما جای چنین ساعاتی خیلی خالی است که دانش آموزان سعی می کنند در چنین روزهایی فضای دلنشین تری در مدرسه بوجود بیاورند.چه بهانه ای بهتر از عید!

 


برچسب‌ها: خاطرات من

ادامه مطلب
نوشته شده در تاريخ شنبه ۲۸ اسفند ۱۳۹۵ توسط پیله ور
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک